به استقامت دونده هاي ماراتن
به استقامت دونده هاي ماراتن
به استقامت دونده هاي ماراتن
نويسنده: وحيد نمازي
يک گوارديولاي ديگر در راه است؟
سال هاي بعد، 2 مسابقه ماراتن پياپي اسپانيا و فرانسه را هم تمام کرد. داشت براي مسابقات سال 2008 اتريش آماده مي شد که تلفني از اسپانيا همه چيز را تغيير داد. بارسلوناي بزرگ صدايش مي زد. جايي که تا مدتي پيش، پپ گوارديولا، دوست و همبازي دوران با شکوه جواني اش بر آن تکيه مي زد را به او پيشنهاد داده بودند: سر مربيگري تيم دوم باشگاه بارسلونا. لوييس انريکه مارتينز گارسيا، بازيکن سابق رئال مادريد و بارسلونا و دونده ماراتني که بعد از پايان فوتبالش هم باز مي دويد، حالا نفر اول تيم دوم بارسلونا شده بود. عنواني که هنوز هم پشت نامش گفته و نوشته مي شود. بارسايي ها آن قدر به او و کارهايش خوشبين هستند که او را گوارديولايي ديگر مي دانند. تا دست روزگار چه بخواهد و چه بکند!
پسرک يک جنگجو بود
شادي هاي بس از گلزني اش يکي از مشهورترين ها در جهان بود. حرکات احساسي، باز کردن آغوش به روي تماشاگران و حرکات سريع دست به سوي جايگاه ها؛ انگار دارد چيزي به سمت هوادارانش پرتاب مي کند. لوييس انريکه در اوج پختگي و تجربه، در دهم آگوست 2004 و در سن 34 سالگي اعلام کرد که ديگر احساس مي کند نمي تواند پا به پاي جوان هاي بارسا بدود و براي تيمش مثمرثمر باشد. اين اعلام يک بازنشستگي رسمي بود. تلخ بود ولي واقعيت داشت.
400 بازي در ليگ و 102 گل زده کم نيست. همان سال، پله بزرگ او را هم در ليست 125 فوتباليست زنده بزرگ جهان جاي داده بود. مردي که هم رئالي ها را خنداند و گرياند و هم از خجالت بارسايي ها درآمد و بعدها به يکي از اسطوره هاي شان تبديل شد و رفت و به خاطره پيوست. انريکه جنگجو با مستطيل سبز وداع مي کرد...
اشتياقي براي شروع دوباره
2 سال بعد از قهرماني در المپيک و در جام جهاني 1994 آمريکا، لوييس انريکه با اسپانيا به دور يک - چهارم نهايي هم رسيد و به ديدار ايتاليا رفت. در آن بازي مائوروتاسوتي، مدافع آتزوري با ضربه آرنج خطايي واضح روي انريکه انجام داد و ابروي انريکه شکافت. نيم ليتر خون از او رفت ولي داور پنالتي مسلم اسپانيا را نديد. ايتاليا آن بازي را 1-2 برد و تا فينال هم پيش رفت. اما آه انريک انگار تاسوتي را گرفت. فيفا فيلم را بازبيني كرده و 8 بازي محروميت براي مدافع خشن در نظر گرفته شد و آن بازي به آخرين بازي تاسوتي در لباس لاجوردي تبديل گشت.
لوييس انريکه در بازي يک - چهارم نهايي ديدارهاي يورو 2008 اسپانيا مقابل ايتاليا از ماتادورها خواسته بود انتقام آن ضربه را بگيرند. اسپانيا با داويد ويا و فروناندو تورس هم انتقام انريکه را گرفت و هم قهرمان اروپا شد تا دل لوييس انريکه خنک شود.
چند روز پس از قهرماني اسپانيا در يورو 2008، لوييس انريکه دوباره به شهر بارسلون بازگشت و سر مربي تيم B بارسلونا شد که نامش را در آن فصل «اتلتيک بارسلونا» گذاشته بودند. او درست جاي کسي مي نشست که سال ها دوست و همبازي اش بود. پپ گوارديولا به تيم اصلي بارسا رفته بود و حالا جايش را به لوييس انريکه مي داد. اين جملات، اولين حرف هاي انريکه بعد از بازگشت دوباره اش به بارسا بود: «روزي بايد به خانه بر مي گشتم. من فوتبالم را اين جا تمام کردم و حالا مربيگري را از اين شروع خواهم کرد.» چشم مديران باشگاه به تيم اولشان بود که جام ها را همراه با گوارديولا، يک به يک درو مي کند ولي آن ها از تيم دومشان هم غافل نبودند. انريکه در بارسلوناي دوم هم انقلابي به پا کرده بود و تيمي که 1 سال بود در بازي هاي دسته سوم اسپانيا دست و پا مي زد، در همان سال اول حضورش به عنوان مربي، به دست دوم رساند. چشم ها دوباره به سوي او خيره شد و گوش ها نامي را دوباره شنيد که سال ها پيش، پس از گلزني در ال کلاسيکو و داغ کردن مادريدي ها شنيده مي شد. لوييس انريکه مارتينز دوباره به خانه برگشته...
من هم فرزند بارسا هستم
حالا و با آوردن بارساي B به ليگ 2 اسپانيا، انريکه به يکي از قول هايش عمل کرده است. زمان ثابت مي کند که آيا او هم مي تواند روزي همچون دوستش پپ گوارديولا، توان نشستن روي نيمکت تيم اول شهر را هم داشته باشد يا نه. فقط بايد کمي صبر کرد...
منبع: نشريه تماشاگر شماره 40
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}